دست از طلب ندارم تا کام من برآید یاتن رسد بجانان یاجان زتن براید بگشای تربتم رابعد ازوفات وبنگر کز اتش درونم دوداز کفن براید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریادازمردوزن براید جان برلبست وحیرت دردل که از لبانش نگرفته هیچ کامی جان ازبدن براید از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم خود کام تنگدستان کی زان وهن براید گویند دگر خیرش درخیل عشق بازان ************************** هرجاکه نام حافظ در انجمن براید
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |